7 شهريور 1389برچسب:, :: 17:35 ::  نويسنده : مهرداد
25 تير 1389برچسب:, :: 12:32 ::  نويسنده : مهرداد

 

آدرس جدید:

www.genaveh.tk

 



20 تير 1389برچسب:, :: 11:42 ::  نويسنده : مهرداد
اين كتاب شامل مشخصات وتاريخ و.... بندر ريگ مي باشد

 

 

دریافت کتاب

 



18 تير 1389برچسب:, :: 20:55 ::  نويسنده : مهرداد


این کتاب شامل

مشخصات

تاریخ

فرهنگ

اداب

و....

روستای تل تل د نزدیکی بندر گناوه می باشد

 

دریافت کتاب



18 تير 1389برچسب:, :: 20:47 ::  نويسنده : مهرداد

این کتاب شامل فرهنگ و مکان های دیدنی و تاریخ و... بندر گناوه می باشد

دریافت کتاب گناوه



18 خرداد 1389برچسب:, :: 18:59 ::  نويسنده : مهرداد

 

بي همگان به سر شود بي‌تو به سر نمي‌شود

داغ تو دارد اين دلم جاي دگر نمي‌شود

ديده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو

گوش طرب به دست تو بي‌تو به سر نمي‌شود

جان ز تو جوش مي‌كند دل ز تو نوش مي‌كند

عقل خروش مي‌كند بي‌تو به سر نمي‌شود

خمر من و خمار من باغ من و بهار من

خواب من و قرار من بي‌تو به سر نمي‌شود

جاه و جلال من تويي ملكت و مال من تويي

آب زلال من تويي بي‌تو به سر نمي‌شود

گاه سوي وفا روي گاه سوي جفا روي

آن مني كجا روي بي‌تو به سر نمي‌شود

دل بنهند بركني توبه كنند بشكني

اين همه خود تو مي‌كني بي‌تو به سر نمي‌شود

بي تو اگر به سر شدي زير جهان زبر شدي

باغ ارم سقر شدي بي‌تو به سر نمي‌شود

گر تو سري قدم شوم ور تو كفي علم شوم

ور بروي عدم شوم بي‌تو به سر نمي‌شود

خواب مرا ببسته‌اي نقش مرا بشسته‌اي

وز همه‌ام گسسته‌اي بي‌تو به سر نمي‌شود

گر تو نباشي يار من گشت خراب كار من

مونس و غمگسار من بي‌تو به سر نمي‌شود

بي تو نه زندگي خوشم بي‌تو نه مردگي خوشم

سر ز غم تو چون كشم بي‌تو به سر نمي‌شود

هر چه بگويم اي سند نيست جدا ز نيك و بد

هم تو بگو به لطف خود بي‌تو به سر نمي‌شود

 



18 خرداد 1389برچسب:, :: 18:40 ::  نويسنده : مهرداد

 

دلبـــر و يــــار من تويی ، رونق کـــار من تويی

باغ و بهــار مـــن تويی ، بهــر تــو بــــود بودنم

خواب شبم ربــوده ای ، مونس من تو بوده ای

جان من و جهـــان من ، زهـر ه ی آسمان من

آتـش تــو نشــــان من ، در دل همچو عود من

جسـم نبود و جان بُدَم ، با تـو بر آسمــان بُدَم

هيــچ نبــــود در ميـــان گفتِ من و شنـود من



25 ارديبهشت 1389برچسب:, :: 16:53 ::  نويسنده : مهرداد

 

 
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

می‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت

خداوندا تو مسئولی

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است!



25 ارديبهشت 1389برچسب:, :: 16:50 ::  نويسنده : مهرداد

 

 

کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم – که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !

… چند سالی گذشت یک روز که با همسرم ازخیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم
دکتر علی شریعتی



19 اسفند 1388برچسب:, :: 16:58 ::  نويسنده : مهرداد

نوروز اییای اُمرُو ، صوا ، آخر زمسونه بیو 

بندشک دورِ گندمل می بلبل ایخونه بیو

 
 

 

گل ور کشیده تا کمر ، زَنگُل در اُومَه سر و سر

 سر کاکُلل بسه کپر ، تاج بیابونه بیو

 


 غاچ برنجوکی خشه ، وقتی که چاله پر تشه

 دیَه دلم وَش نیکشه ، بسکی فراوونه بیو

 


 هم بال زرد گازرین ، هم کرم نوروزی ببین

 قافله کُشک مثل نگین ، ری اسب شیطونه بیو


 


 سر پیر ، گُل چاس ایپزه ، هم گز گزو پاشَ ایگزه

 هم کار گل روغن دزه ، چربیش که نیمونه بیو

 


 محشر گرفته دور اُو ، پر تا پر آویده گُروُ

 هر بــــانـــدی گیر شنو ، من اُوه بارونه بیو

 


 سه تشک سر پر شودرل ، می خال سر لوُ  دهترل

قلا حونی کموترل ، اُمروُز مهمونه بیو

 


 دهتر من رهَ بسه صف ، ایرن شوُهَ سی یه علف

 ری صورتل مثل صدف ، مُرواری غلطونه بیو

 


 سینۀ سفید مرمری ، بــــِر  زَ میون رو سری

 مهَ سر زده جلدی وری ، شوُ نور بارونه بیو

 

 گـــُه سی مِلوُ : گل گودری ، بی جیکه کن سراسری


چاری شدَمبوُ نیتری ، یُو مهلی اعیونه بیو

 

  کُردک شَ کِرد چیپون ورش ، چمته شَ بس پر کمرش


نی شَ نها او تی ترش ، ناشتاش پرُه نونه بیو

 

  ای پـــرپـــروک یارمهَ بجو ، هُمار من گوشش بگو


 عید بیوُ تی ایرجو ، سیت عیدی ایسُونه بیو

 

 

 استاد ایرج شمسی زاده



صفحه قبل 1 صفحه بعد

بندر گناوه
درباره وبلاگ

به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی)
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بندر گناوه و آدرس genaveh.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 17904
تعداد مطالب : 10
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1